🔘 اربعین، از جمله آیینهایی است که برای بزرگداشت حادثهای عظیم در تاریخ طراحی شده است؛ آیینی که با انجام اعمالی نمادین، میکوشد یاد و پیام آن رخداد را زنده نگاه دارد. با این حال، گذر زمان، نگاههای اعجازگرایانه را بر آن افزوده و سیمایی آسمانی و رازآلود بدان بخشیده است.
🔘 رقابتهای گوناگون در پاسداشت این آیین، پیرایههای نوآورانه بسیاری بر آن بسته است. گاه این پیرایهها چنان دور از عقل و شریعت میروند که اعمالی در آن دیده میشود که هیچ توجیه معقول و دینی ندارد.
🔘 نگاه سیاستمدارانه نیز ـ همچون همه جای جهان ـ گاه این مناسک را سرکوب و به فراموشی سپرده، و گاه از زنده نگهداشتن آن برای اثبات مشروعیت خویش بهره جسته است. در چنین مواقعی، اصل مراسم نه برای حقیقت و پیامش، بلکه به عنوان ابزاری سیاسی برای تثبیت قدرت به کار گرفته شده است.
🔘 نگاه اقتصادی نیز در این میان سهم خود را دارد. هر آیینی خواه ناخواه سبب رونق بخشی از اقتصاد و افول بخش دیگر آن میشود. چهبسا بر توسعه کلی آسیب وارد آورد، اما نمیتوان نقش آن را در شکوفایی بخشهایی چون حملونقل، صدور روادید، فروش ملزومات آیینی، ارائه خدمات گوناگون از داربست و چادر تا مخابرات، و رونق بازارهای کوچک و بزرگ نادیده گرفت؛ هرچند همین رونق گاه تعارض منافع و پیامدهای ناخوشایند در پی دارد.
🔘 همانگونه که این آیین میتواند جلوههای ناب انسانی و فضایل اخلاقی را به نمایش گذارد، به همان میزان نیز میتواند زمینهساز سودجوییهای بیضابطه مالی و حتی آسیبهای اخلاقی گردد.
🔘 آسیبپذیرترین جنبه این گونه مراسمها، عظمت بیش از حد آنهاست که میتواند زشتیها را در لابهلای شکوه جمعیت پنهان سازد؛ و چهبسا کسانی که از این زشتیهای پنهان آسیب میبینند، به تعبیر قرآن، «الناس جمیعا» (همه مردم) خواهند بود. شکایت های متعدد ثبت شده در نزد پلیس نجف و کربلا گویای همین نکته است
🔘 قالبگرایی، آفت دیگر اینگونه نمایشهای جمعی است؛ فاصله گرفتن از جوهر و حقیقت. همانند آن است که به شما سفارش شود حرمت مکانی را پاس بدارید، اما شما چنان درگیر قواعد ساختگی پاسداشت شوید که اصل حرمت فراموش گردد و بیاحترامی رخ دهد.
🔘 در تاریخ دینورزی، بارها دیده شده که شکل و ظاهر جایگزین معنا و هدف شده است. مناسکی که بر پایه حکم فقهی ـ نه شرعی- و با هدف پرورش انسان و تقرب به خداوند شکل گرفته، با گذر زمان، بیشتر به ظواهرش شناخته شده تا به باطنش.
🔘 وقتی روح عمل و جوهر آیین فراموش شود، وسیله به جای هدف مینشیند؛ همانند پوستهای که گوهر را در بر دارد، اما مؤمنان تمام همت خود را صرف حفظ آن پوسته میکنند. این «مناسکزدگی» خطری است که عبادت را به حرکات و الفاظی بیارتباط با اخلاق، معنویت و دگرگونی درونی فرو میکاهد.
🔘 پیامبران همواره با این انحراف مبارزه کردهاند؛ یکی از اهداف رسالت آنان، زنده کردن روح دین و شکستن بتهای ظاهربینی بوده است. خروج از عدالت، محک و شاخص روشنی برای وجود صداقت، مهربانی و توحید است. آیینی که در آن به کسی ستم شود یا حقوقی به هر بهانه پایمال گردد، نه راهی به کعبه دارد و نه به رضای الهی میانجامد؛ بلکه سر از بیراهه برمیآورد.
🔘 عیسی(ع) به تندی فریسیان یهودی را نکوهش کرد که به ظواهر شریعت دل بسته و عدالت و رحمت را فراموش کرده بودند. محمد(ص) نیز بارها هشدار داد که نماز بیاخلاق و روزه بیتقوا ارزشی ندارد. از منظر وحی، قالب آنگاه ارزشمند است که حامل معنا باشد.
🔘 البته این سخن، به معنای بیاعتنایی به مناسک نیست. قالب و محتوا دشمن یکدیگر نیستند؛ بلکه مکمل هماند. مشکل آنگاه رخ میدهد که قالب تهی از محتوا گردد یا محتوا بیسامان و بیقالب بماند. هماهنگی این دو، تجلی زیبایی و کمال است.
🔘 انتقال معنا به انسانها نیازمند قالب است، اما مؤمنان باید همواره هوشیار باشند که قالبها وسیله بمانند، نه هدف. در غیر این صورت، پوسته به بتی تازه بدل میشود که خود مانع راه حقیقت خواهد بود.
جمهور با @jomhour_ir در Instagram است. برای دنبال کردن عکسها و ویدیوهای جمهور این برنامه را نصب کنید.https://www.instagram.com/invites/contact/?igsh=172r8zpzpt018utm_content=gsb36ct