يا أيُّهَا النّاسُ إنّاخَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أ ُنْثي وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلِ لِتَعارَفُوا. إنَّ أكْرَمَكُمْ عِنْدَاللهِ أَتْقاكُمْ إنَّ اللهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ- حجرات.13
كشور ايران با همه فراز و نشيب هاي خود در ساختن تمدن ها و بسط حقوق انساني يا ناديده گرفتن آن، در سير تحولات خود، افت و خيزهايي داشته و با گذر از دوران جنگ هايي خونين كه گاهي همه كشور را به دست اشغالگران سپرده است، تسليم زياده خواهيها نشده و با فرهنگ ديوانسالاري و مدنيت، آن اقوام را به نرمي در درون خود جذب نموده است.
اما انقلاب مشروطه به عنوان مبارزهاي معاصر و متفاوت، حقانيت حضور مردم عادي را در قدرت سياسي مطرح نمود و براي اولين بار از مفاهيم مردم سالاري مدرن بهره جست و با طرح عدالتخانه به احكام مبتني بر اراده اشخاص، خط بطلان كشيد كه تجلّی آن، در مشروط شدنِ قدرت پادشاهي شكوفا شد. اگرچه ميتوان اذعان داشت كه پادشاهيِ متكي بر زور با خصيصة مستبدانه، با ورود مدرنيته توانست بار ديگر وقفهاي جِدّي در مبارزات مشروطه خواهي ايجاد نمايد، اما انقلاب ملت بزرگِ ايران در سال 1357 كه به حق، نميتوان اراده و خواست انقلابيون مؤمن را، در «اسلامي» بودن آن ناديده گرفت، با رهبري مجتهدي كه پويايي اجتهاد را، شرطِ حضورِ پر رنگ ديانت در قوانين موضوعه مي دانست، به وقوع پيوست.
انقلاب ملت ایران در سال57 به مثابه نوري در ظلمت، انقلابي متّكي بر فرهنگِ پيروزي اندیشه و قلم بر زور و اسلحه بود. در آن فضای انقلابی؛ نشستنِ گُلهای عطرآگین صلح و عشق بر لولههای تفنگی که به سوی مردم نشانه رفته بود، بار دیگر نشان داد که در این سرزمین، عشق بیش از نفرت و اندیشه بیش از قدرت، حکومت میکند، اگرچه در مقاطعي به ناچار، پيروزي را به قيمت مغروق نمودنِ شمشيرهاي ستم، در خونهاي پاك، بدست آورد و مردمِ اين سرزمين را مديون رشادتهاي انقلابيون، در تغيير بنيادين نظامِ پادشاهي کرد، چنانکه بعد از پیروزی نیز، ملت بزرگ ایران را، وامدار مدافعانِ تمامیّت ارضی كشور و نظام نوپاي جمهوري اسلامي ايران، درطول هشت سال دفاع مقدس نمود.
بركسي پوشيده نيست كه جنگها اگرچه بايسته و داراي صحنههاي شايستهاي از رشادتهاي ملتها باشند، به دنبالِ خود، شرايطِ ويژهاي را پديد ميآورند و درست به همين علت، با پايانِ شرايطِ ويژة دوران دفاع مقدس، شفافيت آرمانهاي انقلاب بزرگِ مردم ايران از هر عقيده و مرام و قوميتي، كه به واسطه پردههاي مصلحتِ جنگ به محاق رفته بود، بار ديگر در كلامِ رهبر و امامِ اين حركت بزرگ ديني ظهور و تجلي يافت، و در حياتِ نه چندان بلند و طولاني روح ملت ايران- خميني كبير – دوباره جاني ديگر به خود ديد. الحق، بيانيهها و سيرة عملي امام خميني در اين دوران را، بايد به لحاظِ روش شناسي مورد دقت دوباره قرارداد و درس هاي بزرگ، در يافتنِ راهكارهاي اجتماعي، سياسي، فرهنگي و حتي اجتهاد پوياي ديني ، از ايشان بيآموحت.
تفكر و حركتهاي اصلاحي ملت بزرگ ايران با انگيزههاي مشاركت جويانه خصوصاً پس از انقلابِ اسلامي، و طرح مطالباتِ صريح و مستقيمِ سياسي و اجتماعي و اقتصادي را نيز در همين راستا ميتوان تحليل كرد. روشن است كه وظيفه مبرم احزاب به عنوان عملِ صالح، سازماندهي فضاي سياسي و اجتماعي، اقتصادي و پالايش اين مطالبات بوده تا بصورت شناسنامهدار در اختيار فرآيندِ تصميمگيري كلانِ كشور قرار گيرد، و البته پاسخگويي و مسئوليت پذيري، درحجابِ استقلالِ اشخاص گم نشود و هر طرح و برنامهاي از سوي احزاب با مسئوليت پذيريِ جمعي ايشان صورت پذيرد.
تَعاوَنواْ عَلَي الْبِرّ والْتّقْوَي وَ لاَ تَعاوَنواْ عَلَي الإثْمِ وَالْعُدْوَانِ….- مائده 2
تساوي انسانها از هر قوم و طبقة اجتماعي، در قالبِ حقوق بشر، مورد تاكيد مباني دين اسلام و اصولِ مختلف قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران قرار گرفته است، و لذا بيآنكه بيش ازتوان انسانها، از آنها انتظار داشته باشيم، با به رسميت شناختنِ تفاوتها در قالب “عدالت” براي آدميان – از هر طبقة اجتماعي – درچارچوب حقوقيِ منبعث، از كتابي كه با منطقِ حق سخن ميگويد و با محوريت معنويت و فضيلتهای انساني، موجباتِ همزيستيِ مسالمت آميز و متكي بر عشق و عقلانيت را فراهم نموده، وَ فرهنگها و خُرده فرهنگهاي جوامعِ متنوع، با عقايدِ متفاوت را، در قالبِ “تمدن”، ميتوان به منصّه ظهور رساند. بديهي است؛ پرهيز از شعارزدگي، نتيجه و خروجي چنين جامعهاي خواهد بود كه ميتواند در تثبيتِ جايگاه شايستة جامعة ايراني، در تصميمگيریهاي جهانی توفيق يابد وآنرا به الگويي بيبدليل تبديل نمايد .
لاَ نُكَلِّفُ نَفْسَاً إلاَّ وُسْعَهَا وَ لَدَيْنَا كِتَابٌ يَنْطِقُ بِاالْحَقٌّ وَ هُمْ لاَيُظْلَمُونَ- مومنون 62
با ورود انقلابِ اسلامي ايران به دوران ايجادِ تمدن، ميبايست با تاسيس و تقويت نهادهاي مدني و گسترشِ زمينههاي عملي براي مشاركتِ قانونمندِ رقابتهاي سياسي در قالب و شكل هاي جديد و البته منسجم، كه نشان از برنامهريزي عقلاني و نگاه به آيندهای بلند مدت دارد، ميتوان برپايدار ماندن اين تكامل و پويايي صحِّه گذاشت و با اتكاء به قانون اساسی جمهوري اسلامي ايران كه میثاق گران سنگ ملت ايران بوده و حاصل خون شهیدان و مجاهدت مردان و زنان شریف اين سرزمين سرافراز است و بنياد آن بر استقلال، آزادی و جمهوری اسلامي قرار دارد، در محملِ قانونيِ مناسب برای پاسخگویی به این ضرورت حقوقی، راه را برای توسعه و نوسازی سیاسی ایران هموار ساخت و براي فعليّت يافتنِ ظرفيتهاي اين ميثاق گرانبها، با تكيه بر وحدت ملي، از همه توانها و استعدادهاي ايرانيان، با هر قوميّت و زبان و عقيدهاي، بهره جست و با گشايش و تلطیفِ فضای گفتگو و اندیشه، و تمهید و تضمین لوازمِ برقراریِ جِدالِ اَحسَنْ، راه اصلی بهرهمندی از توانِ فکریِ نخبگان را نشان داد و با گُسترشِ روح قانونگرایی بر انتخاب ” اقوال اَحْسَنْ “در ساية آزادي، به مثابه هدايت الهي تاكيد كرد، كه بفرموده خداوند، اين شيوة صاحبانِ انديشه و خرد خواهد بود:
فَبَشِّرْ عِبَادي الَّذيِنَ يَسْتَمِعُونَ الْقُوْلَ فَيَتَّبِعُونَ اَحْسَنـَهُ. الّذِيْنَ هَداهُمُ الله و اُولئِكَ هُمْ اُولُوِ الْاَلْبَابِ ….. زمر 18
ما مفتخريم كه تلاش میشود تا ميزان و معيار قوانينِ موضوعه كشور، به اتكاء دين مبين اسلام، بهعنوان آخرين و كاملترين و جامع ترين دينی که انتخاب بشر را به رسمیّت شناخته است، با تکیه بر اجتهادِ پويا شكل گیرد، و چه نيكوست كه دين خاتم، اين آخرين پناهگاهِ فضليتهاي انسان ِ جانشينِ خداوند بر زمین، بتواند قوانين عرفي كشور را با پوياييِ ذاتيِ خود، تایید یا پالايش كند؛ و با نمايشِ «نتيجة نيكو»، دعوت به خير و معروف نمايد، تا مُنكَر و شَرّ؛ در اِنزواي خود، نَهي شود، و بدينگونه؛ رستگاري ظهور يابد.
وَلْتَكُن مِّنكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَ أُولئكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ آل عمران 104
جهت طرحِ برنامه و راهبردهاي عملياتيتر و گرهگشاتر، چارهاي جُز توسعة احزاب و نهادهاي مدني كه بصورت حرفهاي به كارِ شناختِ محدوديت و ظرفيتهاي بالقوة كشور همت گمارند، نخواهد بود؛ تا با استعداد يابي و جذب افرادِ كارآمد، نسبت به تربيت ايشان اقدام گردد. حزب راه ملت در پاسخ به چنين وظيفه اي خطير اعلام موجوديت نموده، ديدگاهها و مواضع خود را تحت اين مرامنامه ارائه مي دهد و رجاء واثق دارد كه با عمل به آموزههاي ديني در قالب فقه پويا و موازين عرفي و قانوني، در راه اعتلاي ميهن بزرگمان ايران، گامهاي موثري برخواهد داشت و در حد توان خود براي تحقّـُقِ« آزادی در بیان»، «منطق در گفتگو» و « قانون در رفتار اجتماعی» در چارچوب قانون اساسي با التزام به ولايت مطلقه فقيه، تلاش خواهد نمود.
- جمعه 12 سپتامبر 2025
- 11:30 ب.ظ
- کدخبر:10408
مبانی اهداف و راهبردها
Share on facebook
Share on twitter
Share on telegram
Share on whatsapp
Share on print
لینک کوتاه خبر:
http://rahemellat.com/?p=10408

